سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه با دانش خود به پیکار با نادانیش برخیزد، به بالاترین خوشبختی می رسد . [امام علی علیه السلام]
ما دو نفر
سایه ( یکشنبه 88/2/6 :: ساعت 12:20 صبح )

حتما فیلم اخراجی های 2 رو دیدین؟
نمیخوام باب انتقاد و یا تعریف و تمجید رو اینجا باز کنم. بعد از دیدن فیلم اخراجی های یک ، خب خیلی نقد و انتقاد و لعن و تعریف و از این حرفها شد. من خودم فیلم رو دیدم و خب خیلی هم خندیدم اما وقتی شنیدم که قرار شده که تو جشنواره های بین المللی نمایش داده بشه ، خب خیلی ناراحت شدم و به نظرم اومد که نمیشه تحلیل درست از این فیلم برای فرهنگ های غیر ایرانی که با جنگ و بچه های جنگ ما از نزدیک آشنا نبودن، نشون داد.

بعد از دیدن فیلم اخراجی های دو، خب تو سالن سینما مردم خیلی میخندیدند، اما اونچه به ذهنم اومد، این بود که این فیلم، خوب تونست مردم رو بخندونه و در گیشه موفق بود اما خب حس کردم که اصلا حرفی برای گفتن نداشت. یعنی حتی همون مقدار حرف اخراجی های یک رو هم نداشت. واقعا حرفی برای گفتن نداشت.
بقول راننده ماشینی که امروز سوار شدم... برو خانوم ببین تا بتونی کلی بخندی....
خب همین. فقط همین.




سوتک ( پنج شنبه 88/2/3 :: ساعت 7:5 عصر )

هر چه فکر می‏کنی نمی‌فهمی یک‌دفعه سروکله‌ش از کجا پیدا شد. نمی‌فهمی چه شد. فقط یک‌دفعه چشم باز کرده‌ای و دیده‌ی دوستش داری.
هر چه فکر می‌کنی که شما دو نفر چه ربطی می‌توانید به‌هم داشته باشید، هر چه دنبال وجوه مشترک می‌گردی، هر چه دنبال چیز خارق العاده‌ای در وجودش می‌گردی، پیدا نمی‌کنی.
و باز می‌مانی انگشت به دهن که بین این همه آدم چرا شما دو نفر باید با هم دوست شوید؟!
...
بیشتر که فکر می‌کنی انگار همیشه همین‌طور بوده است. اصلا انگار قاعده‌ی دل همین است؛ همین بی‌قاعده بودنش. همین که نفهمی چه شد؟ کِی شد؟ چرا شد؟ و... فقط چشم باز کنی و ببینی دوستش داری...

درگوشی:
گاهی عاقلانه می‌نشینم به دودوتا چهارتا. این‌جوری که نمی‌شود!



  • کلمات کلیدی : عقل، دل، دوستی، روابط بین فردی

  • <      1   2      

    لیست یادداشتهای آرشیو نشده